غزل
گــــر تـُرکــی و یا عــرب یا ایــرانـی
یک بنـــدۀ خـاکــی ای و از یـــزدانی
با این دل کوچکی که داری ای دوست
از حکمـــت زندگی چــه را مـــیدانی
داد اســت خدایت هــمگی عقــل و خرد
در خلقــت خــود چرا دگــر حیــرانی؟
( دنیا هــمه هیچ و کار دنیا همه هیچ)*
در هـیــچ چـــرا به هیــچ در پنـــداری
گــر تاج نـهــی برسر و سلطـان شوی
در روز حســاب نزد یــزدان خـــواری
گر حــاتم طایی شوی از بخشش بذل
با قسمـــت و تـقــدیر نـتوانی کـــاری
بهـــتر کـه درین سـرای فانی بکــنی
با هــمنــفسی ز روی الفــت یــــاری
بگـــذار که رفــته گان تـرا پـند دهـند
هــرگـز نکــنی هــمــره جاهـل یاری
جهانمهر هروی
۱۶ اکتوبر ۲۰۰۸
* فردی از پیر و صوفی بزرگ خواجه عبد الله انصاری است.
سلام
استاد بزرگوار
خداکند که با فامیل محترم صحت باشید
بازهم یروده زیبای از شما را دیدم و لذت بردم
همیشه خوش باشید
سلام استاد
باز هم چون همیشه انسانی سروده ای
قلمت سبزو دلت و شاد
سلام وعرض ادب جناب هروی را.
جناب هروی شاد مان باشی وطبعت شاعرانه تر باد .
راستی بر ادرم در شهر شما هرات باستان به دانش وتحصیل ومخصوصا تلمذ در محظر اساتید هنر وشعر با یک سبد شکوفه غزل در خدمت دوستان میباشد ونامش رادرلیست وبلاگ ها در وب بنده به اسم (سید روح الله راحل رضوی ) میبینی لطفا لینکش نما ودر ضمن غزلهایش را در بوته نقد قرار بده ممنون از کوچک نوازی تان . بدرود تا بعد
سلام هروی صاحب بزرگوار
ممنون از حضور سبز
قربان قدم های شما
وراستی داستان هم خیلی زیبا بود
وای به عبدالرحیم
استاد عزیز سلام و احترامات فایقه نثارت باد!
شعر زیبا و قشنگ شما را به خوانش گرفتم ، عالی چی که به یقین میتوان گفت که عالی تر از عالی بود. احساسات پاک وطن دوستی و بشر نوازی شما را می ستایم و برایت آرزوی صحتمندی و سلامتی نموده ، زبان درر بار شما را گویا تر و کلام شکر فشان شما را شیرین تر میخواهم. مطلب و محتوای شعر تان از اندیشه ی کوچک این حقیر بالا تر است و بدون شک جز تحسین در خور چیز دیگری نیست، اما فقط یکی دو مورد اشتباهات تایپی دیده میشود که متیقن هستم ، حضرت عالی به اصلاح آن می پردازد:
1- در مصراع اول بیت سوم در بین واژه های „عقل“ و „خرد“ به نظر من حرف „و“ فراموش گردیده است.
2- در مصراع اول بیت پنجم اگر به جای „بسر“ گفته شود که „بر سر“ به نظر من بهتر خواهد بود ، چون وزن خود را حفظ نموده و در سلاست خوانش سهولت به بار می آورد ، باز هم اختیار کامل شماراست و از گستاخی خود، معذرت میخواهم.
هرچند بار بار با خودم میگویم که نباید به اشعار و دست نوشته های دوستان دست بزنم ، چون مبادا باعث دلگیری دوستان شود، ولی صمیمیت و محبت بیش از حد شما، و حس زیبای انتقاد پذیری تان ، باعث میشود تا گاه گاهی در اشعار زیبای شما مداخله کنم که امیدوارم این حقیر را مورد عفو و بخشش خود قرار دهید و از سر تقصیراتم گذرا باشید. البته از اینکه دیرتر به سراغت رسیدم، معذرت میخواهم و امیدوارم که معذرت این فقیر را به بزرگواری تان پذیرا باشید.
به هر حال به امید موفقیت های مزید شما و کامیابی در عشق تان ، منتظر دست نوشته های بعدی تان هستم. راستی „حدیث عشق“ نیز با مخمسی در همچو مورد به روز گردیده و بی صبرانه در انتظار حضور پر مهر شما قرار داشته و از نظریات ، انتقادات و پیشنهادات سالم شما به گرمی استقبال می نماید. موفقیت و بهروزی روزافزون نصیب تان باد!!!
هروي گرامي : سلام! پيام خيلي عالي در اين غزل نهفته است.
كاش آنانیكه به بيمار خودبيني و بزرگ بيني دچاراند. چشم به روي خود و رفتگان خود باز كنند.
هروی عزیز
دل ها گر چه کوچک اند ولی باوجود آن هرهفت فلک در پیرهن شان می گنجد
ونیز فراموش نکنیم که دل تا دل است.
سلام استاد
بازهم یک غزل زیبا شما را مانند همیشه خواندم
استاد عزیز، سلام های گرم و مملو از صفا و صمیمیت و احترامات فایقه ام را پذیرا شوید!
و با تشکر از حضور درخشان شما در „حدیث عشق“ ، امدم تا باز هم تازه هایی از شما داشته باشم، که متأسفانه شعر تازه ای بدست نیامد و نا خودآگاه سراغ مطالب و اشعار پیشین شما را گرفتم، که یکی از دیگری بهتر و خوبتر و زیبا تر بود.
راستی استاد محترم باید خاطرنشان بسازم از فروتنی و تواضعی که دارید و از خود ذره نوازی به خرچ میدهید ، شما را دوست دارم و همچنان حس زیبای انتقاد پذیری شما را می ستایم و برای تان سرفرازی دارین تمنا میکنم . و به امید موفقیت های روزافزون شما، منتظر دست نوشته های بعدی تان هستم. راستی „حدیث عشق نیز با ستایش تازه ای زیر عنوان „ارمغان قلم“ در انتظار حضور پر مهر شما قرار داشته و از نظریات و پیشنهادات سالم و ارزشمند شما به گرمی استقبال می نماید. موفقیت و کامگاری شما ، آرزوی همیشه گی من است.
سلام استاد محترم!
با سپاس از حصور پر مهر تان در ویرانه و از خوانش این شعر زیبای تان لذت بردم و یک دنیا پند گرفتم. در مورد شعر دوستان عزیز که توصیفش کردند من که خود را خورد تر ازان اخساس میکنم اما بیرون از شعر یک چیزی دیدم که راست راست دروغ دروغ مره وارخطا ساخت نگفتین که چی دیدی؟ ولا استاد قند همی تاریخ شه میگم که از پیش تان بجای اکتبر ماه نوامبر نوشته شده و هی گپ مره به تشویش ساخت اول حیران ماندم که چطور هی ماه ایقدر زود گذشت دمی فکر بودم که جنتری ره دیدم اونمو بود که خاطرم راحت شد .
سلام استاد عزیز و گرامی
بسیار با جرآت آمدم که شاید از اولین ها در گذاشتن پیام باشم ولی دیدم که ما شاالله دگران از من دست پیشی زده و مرا حضور شما که نهایت دوست تان دارم شرمنده ساختند. شاید شما خود هم در دل گفته باشید که ای آدم چه شد ؟ همیش که از همه پیشتر خاضر میبود!
خوب دیگه گاهی مکتب گریزی هم بسر آدم میزنه!!
بهر حال نوشته های دوستان را در مورد شعر که زیبا نوشته اید و زیبا توصیف کرده اند تایداً و تصدیقاً لبیک میگویم.
بامید سرفرازی بشتر شما شاد و صحتمند باشید.
ممنون پیامهای با صفایتان در حق خود هستم
سلام
با ترانه ای تاریک منتظرت هستم
تاریک تاریک تاریک…..
سلام به استاد فرزانه
از شعر زیبایتان بسیار لذت بردم و………..
باور کن نمدانم چه بگویم در حضور شما
سرافرازمان کنید و به وبلاگ ما هم سری بزنید
سلام هاي گرم ما تقديم شما دوست گرامي. با دو غزل تازه درخدمت هستم. حضور سبز شما موجب دلگرمي ما خواهد بود
سلام دوست عزیز !
صحت و سلامت باشی .
با تشکر از پیام شکر امیز شما که شاید یک سال بعد جواب انرا برای شما نوشته باشم
چی کنم یک عده مشکلاتی دامنگیرم شده بود نتوانستم به وبلاگ ها سری بزنم.
از مضمون و شعر زیبای صفحه شما خواندم و حظ بردم.
بازهم سری میزنم
شاد و خرم باشی
خدا حافظ
ادریس قطره
درود
—–
ای خواب بلهوس،
از خیال من،
تقدیر بهت زده ام را نظاره کن.
این سرزمین سرد،
بی هیچ همسفرو
آشیانه ای،
تقدیر لاجرمِ ماست گوییا.
—–
سرفراز باشید
بدرود
سلامی به بلندی کوههای بیستون تقدیم شماو به گرمی دل مردمان کرد
(خیلی کردا رو تحویل گرفتممن با اجازه شما رو لینک کردم
دلتتان همیشه گرم لبتان همیشه خندان
سلام استاد قند و محترم!
باز شعر تانه خواندم باز هم لذت بردم من هم به اجازه شما با یک نوشته بی وزن و قافیه به روز هستم و منتطر مشاهده شما دوستان که عیوبش را نشانم دهید.
آباد باشید