گل پیری
فضای ما همه رنگ است رنگ بیـمهری
نگــاه ما پی یـک مــدعای دلگــــیری
فــزون ز حد شده گفتار عاقلان امـــروز
حدیث مــرده و افــسانه ای اساطــــیری
کجاسـت رهـــرو راه حقـــیقت شــــیرین
به دست و پای وسا طت کشند زنجیری
شکسته قامت عـقل و خــرد درین گلـشن
خــزان به شاخه و برگـم زند گل پیری
نگـــفته ام غـم دل را به غـمگساران ام
مــرا نه گفــته چسـان در گـــناه میگـیری
مـنم که در دل من نیست غیر مهر و وفـا
چــرا تـو از غم و اندوه من دگر سـیری
زمانه ایست که کس قـــدر زر نمـــیداند
چو دیــد دانۀ الماس شیشه میــــــخواند
صفای چشمه ای زمزم کجا وسیل کجا
به گـــرد ساحــۀ مرداب نهـــال میشاند
سلام!
نوشته هارا نخوانده پیام مینویسم وبعد میخوانم.
جهان مهر هیروی عزیز دیروز یعنی جمعه روز
دهمین سالگرد درگذشت استاد مشعل
دوازدهم دلو (بهمن) امسال، مصادف است با دهمین سالگرد در گذشت استاد محمد سعید مشعل، نقاش، مینیاتوریست و دولتمرد افغانستان.محمد سعید مشعل، در ۱۲ دلو ۱۳۷۶ خورشیدی در شهر هرات درگذشت.او در سال ۱۲۹۲ خورشیدی در ولایت غور در مرکز افغانستان زاده شد و آموزش های ابتدایی را در زادگاهش فرا گرفت.پدرش حاجی محمود، از سرداران مشهور ملی بود که در جنگ میوند شرکت کرد و در نقاشی و خطاطی نیز مهارتی کم نظیر داشت.
به حوض اسبها در مقابل کتابخانهء عمومی هرات و یا قبلا هرات ننداری به اسبهای یادم آمد که استاد مشعل انها را بدست خود ساخت و تزیینکرد و با نبود شتن که بی فر هنگان تخریبکردند سوهان عمر استادشدند.
شمارا میدیدم پیام میگذترید و بدین کوشش بودم که آدرسی از شما اشته باشم تا باهم غبقه اختلات کتیم.
چه خوب شدکه وبلاک باز کردید روز یک مرتبه سر خواهم زد هر چند تماس شما نشان میدهد که شایدد در ایران زندگی دارید.
خر سند میشوم باهم بیشتر در تماس باشید امید وارم ادرس پوستی ام را یا هو ویا هوتمیل که در وبلاک است به مسنجر تان اد کنید تا باهم صحبت کنیم.
عر ض حر مت ظریفی
سلام و درود به جناب جهانمهر هروی.
چه کار نیک و به جای کردی که این خانه را با اشعار زیبا وشرینت آراستی که به مهمان شراب عطش میدهد. بارها دردلم بود به شما بنویسم که اگر علاقه داشته باشید اشعار زیبای تان را در معرض دید و خوانش دوستان شعر وادب بگذارید. اما چه خوب شد که خود به این کار اقدام فرمودید وبعد ازاین همیشه از خواندن اشعار نغز تان لذت خواهیم برد. شاد وسلامت وغزل سرا بمانید.
با اردات
میران
سلام عزیز!
اکنون هم شاعر استی.
سبز باشی و همیشه باشی.
قربانت