غــــــزل
بیا که یاد تو امشب، به دل سـرود منست
تمـام خاطــره هــای تو، تار و پـــود منست
نـــدارم از غـــم دوری، تـــوان وصـــــف تـرا
ضعیف و در خور افسردگی، وجود منست
شکسته مـــوج صدایم، به غـربت هستی
به انزوای تب درد و غم ، حدود منست
منــم که رنج و مــلال تو، درد مــن گشــته
هزار شکــوه به دنیا، ز دست دود منــست
تویی به خــــواب و خیـــالت شبی نمیآید
که در حریم تـو، تا صبحـدم سجـود منست
بیا بـه خـلـوتــم، ای دوست یکدمی و ببین
به قله های طبع عشق تو، صعـود منست
هر آنــکه، رنــج مرا میکُــشد به نقش غزل
قدای خامۀ او، هر چه هست و بود منست
جهانمهر هروی
۷ مارچ ۲۰۰۸
سلام ودورد بر جهانمهر هروی.
زیبا مثل همیشه. همان گونه ازدل بر می خیزد وبردل می نشیند. شاد وسلامت باشید.
سلام علیکم.
شما را به طنز سرا دعوت می فرمایم.
سلام دوست گرامی
مشعل با(سخنی چندباروزنامه ی جمهوری اسلمی) به روزشد.
ازشمادوست گرامی تقاضامندم که بادقت وتأممل کافی خوانده
بذل نظر فرماید.
چون مشعل با نظریات سازنده ی شما به خودش می بالد.
ونظریات سازنده ودل سوزانه شما باعث خدمت رسانی بیشترخواهدشد
درضمن ادای حق مهاجرین محترم وهمدر دی باآنان مشعل رابرای دوستان تان نیز معرفی فرما، تاآنها نیز مشعل رایاری نمایند.
سلام . بی اجازه وبلاگتون رو لینک کردم . ببخشید دیگه .
salam.khili ghashang sorode bodin.omidvaram hamchenan movafagh bashin
salam ahval sharif az shaer shoma estefade kardim
به روزم به هم زبانهایم خبر بدهید
سلام و سلامتی تفدیم استاد عزیزم
غزلتان را خواندم و خیلی زیبا بود, مخصوصا آن جا که گفته اید:
هر آنــکه، رنــج مرا میکُــشد به نقش غزل
فدای خامۀ او، هر چه هست و بود منست
همیشه سبز باشید