دوستی به نام « عبدالمجید شرقی» نمیدانم از کدام نقطۀ دنیا، در پیامخانه ام پرسیده است که من در کدام خط ام ؛ البته ایشان از محتویات سایت انترنتی ام هم شاکی بوده و نمیدانند که طرف من کیست. من میگویم: طرف ندارم نه به شرق میروم و نه به غرب و نه به شمال و جنوب. پرواز من بسوی آسمان است جاییکه نه سیاه است نه سپید. نه مسلمان ونه مسیحی و یهود. جایکه نه تاجک است و نه پشتون ونه هزاره وازبک. اگر به خدا رسیدم به خاطر این همه زجر و رنجی که ملت ام میکشد گریبان پاره میکنم. و اگر نرسیدم این کار را به نسل های آینده میگذارم. اینست پایگاه من:
پایگاه
از من مپرس یار … کـجــا پایـــگاه تست
در امــر جـنگ بیخبــری هـــا گنــاه تست
این دشت و کــوه ضامن پیـروزی تـو است
آنــجا که هـر دقــیقــه گــذرگاه و راه تست
ایـن دل کــه داده ام پی آزادی تــو مــــن
از درد هــر شــب تو و هـــر روزه آه تست
هــرگز گـمــان مبر کــه تــرا میبــــرم ز یاد
دل در درون سـینه به رغـبت تباه تست
ای ملت نجیب؛ … غـم اسـت بار دوش تو
دادم خبــر که تفرقه زنــدان و چـاه تست
جهانمهر هروی
۲۶ اپریل ۲۰۰۸
April 26th, 2008 at 2:40 pm
انگار در یک جاده ایم با کمی اختلاف که آن هم در پایان راه حل می شود
April 26th, 2008 at 3:09 pm
ورودتان را به خانه ویبلاگ های افغانستان انتظار داریم
April 26th, 2008 at 5:23 pm
سام دوست!
پیام های ظاهری و خصوصی را خواندم اینکه بدون اینکه بیکدیگر محتاج باشیم ویا نیازی داشته باشید اظهارات شما بیانگر همان اخلاص صداقت ومحبت شماست عزیزم درک تان میکنم.
اینکه شما مرا قدر میکنید یا بگویم بمن می اندیشید همین برایم جهانیست عزیزم.
اینطور نمیشود .
تلیفون من منزل0035833179239
و مسنجر یاهو وهاتمیل من این آدرس ها است
zarifi@hotmail.com
Hazratzarifi@yahoo.com
adras eiskaip Zarifi_1
wa feri cal Zarif_gh
پاکش نکنید بگذارید هر دوستی میخواهد با من در تماس شود دوست دارم با شما صحبت کنم تا بیشتر با شنیدن صداتان و سادهتر بهم قبرغه اختلاط کنیم.
اگر نمبر تلیفون خودرا بگذارید من خودم بشما زنگ میزنم.
شعر شما زیبا است و تماس های پیم شما امید واری ام میدهد که دوستیها مانرا نوید بخش است. منتظرم دوست عزیزم. حضرت ظریفی از فنلاند
April 26th, 2008 at 8:08 pm
استاد هروی عزیز سلام و ارادت باز هم آمدم از اینکه شما را بر آشقته ساختم پوزش میخواهم. من هدف خاصی از سوال ام نداشتم فقد میخواستم بدانم که از جهادی ها که نباشید از مسکینیار پشتیبانی خواهید کرد اما جواب شما مرا شرمنده ساخت خدا شما را در پناه خود نگهدارد و به جای که آرزو دارید برسید. من از شهر زیبای هرات برای شما تماس میگیرم. سلامت باشید
April 26th, 2008 at 10:53 pm
سلام استاد عزیز !
خوشحالم که به خانه تان خودم را مهمان کردم و توانستم در لحظاتی که شاید نا راحت و ناامید از این بو دید که انسانهای ماحول تان درک تان نمی کند و به انچه می اندیشند غلط است .و اما بعد از خوانش شعر نظر برادر محترم شرقی را خواندم و دلم آرام گرفت دیگر چیزی برای گفتن نمانده است خو ب هیچ انسان خالی از اشتباه نیست . او گناه نداشت این جهادی ها آنقدر خون بدل این ملت کرده اند که اگرنام شان را هزار بار در چاه زم زم بشویی و پیش شان از انها نام ببری قبول شان ندارند جز آنانکه دست شان با این ها در چور و چپاول و آتش کشیدن و سو ختن و بم افگندن یکی است . در چند سطر همه چیز واضع شد زیرا با نوشتن ان سطور نتنها اشتباه نکرده است بلکه خالق این غزل خوب نیز بوده است.
مهربان باشید چنانچه استید
دست بوس تان
مژگان
April 27th, 2008 at 12:04 pm
سلام علیکم ورحمت الله
ازحضور مبارک شما به غزل سرا دعوت می نمایم . شورای ملی را بخوانید
April 27th, 2008 at 3:53 pm
سلام جهانمهر عزیز