• غزل در تبعید

    ببین هـــر آنچه میگویی همش را من ز بر دارم
    اگـــر چه نیستم پیشت بر احــوالت نـــظر دارم
    نگـــو!  که رسم دنیا را نمیدانم نمــی فهــــمم
    اگر چه بی زبان هستم و باری گـــــوش کر دارم
    من عاشق نیستم بشنو حدیث از راه و رسم من
    ترا راهی مـــــرا راهی، که من فــکر دیگر دارم
    مــــرا «سیاف» میگــویند ولی گردیده ام بز دل
    از آنـــروزی که در پهلوی خود «ملا عمـــر» دارم
    طلبگارم به این دنیا ، جهالت را و دیگـــر هیچ
    جهــاد فی سبیل الامریکایی را بـــه سر دارم
    خدا را گر تویی مسلم!  بشو تسلیم این پندم
    مشو عافل ازین« حکمت» که من بنیاد شر دارم

    ***

     همی نازم… به عمـر نوح و هستم بندۀ نوری
    منم قرعـــون! ازین دنیا کجا عـــزم سفر دارم
    به چنگ خویش دارم  ریسمان  دار  وحدت  را
    بنام «پشتون» و « تاجیک» صد ها کر و فر دارم
    ازآن روزیکه که نام ام را به لوح خامه بنوشتند
    به جای سود بهــر مردم ام  فکـــر  ضرر  دارم
    فدای قلب پاکم شو که هستم مرد « ربانی»
    هر آنچیزیکه دشمن میکند از آن خبـــر دارم

     

    نوشته شده توسط admin در ساعت 9:17 pm

  • 

    بدون پاسخ

    WP_Modern_Notepad
    • ساغر گفت :

      سلام استاد عزیز !
      من اشعار تان را خواندم . اما از مطلب تان که گناه میران گفته بودید واقف نشدم .
      برایم بنویسید . اما نظرم برای استاد فکرت درج نشد لطفا انرا ارسال دارید خوشحال میشوم.

      مژگان

    • هجویری گفت :

      سلام علیکم ورحمت الله وبرکاته. ازغزل عالی شما مستغرق لذت شدم.
      اندرباب خصوصیات رهبر را بخوانید در طنز سرا.

    • حبیب غریبیار گفت :

      سلام به جهانمهر هروی
      با نظراتت آشنا بودم اما بار اول ست که به ویبت تان سر میزنم
      و از اشعار تان لذت میبرم
      ببین هـــر آنچه میگویی همش را من ز بر دارم
      اگـــر چه نیستم پیشت بر احــوالت نـــظر دارم
      نگـــو! که رسم دنیا را نمیدانم نمــی فهــــمم
      اگر چه بی زبان هستم و باری گـــــوش کر دارم

      پدرود سر سبز باشید

    • شهــــلا ezadi گفت :

      سلام نازنین برادرم
      کوتاهیم را عفو کنید و بدیده اغماض بنگرید . خدا میداند که هر چه عمر ما کش میاید بهمان نسبت گرفتارتر میشویم منتظرم زمان رهائی برسد تا برهانم خود را از قید و بند دست و پا گیر سنتها و عاریه های فرهنگی که مال ما نیستند و معلوم نیست از کجا بما تحمیل شده اند
      غزل زیبایتان راخواندم چون همیشه کم هستم در مقابل دریای احساس و نغز قلمتان فقط پایداریتان را از خدا میخواهم.
      خدا کند که خواهر مهربان و بزرگوارم خوب و خوش باشند و همراه اولادهای نازنین و شما روزگار را بخوبی بگذرانند . از طرف من سلامم را وسیله شوید .
      آقای همسر از سفر ایران برگشتند و دوباره شادی به خانه ام برگشت خوشحالم و دوست دارم که همه ما قدر لحظه های با هم بودن را بدانیم اینشالله
      همسرم برایتان خیلی زیائد سلام میرساند و من برایتان آنچه خوبیست آرزو دارم
      خدانگهدارتان

    • هجویری گفت :

      شاعر گران ارج جناب جهانمهر هروی سلام علیکم ورحمت الله
      با سرود ملی ازحضور نورانی شما استقبال به عمل می آید.

    • میران گفت :

      سلام و درود بر جناب جهانمهر هروی بااین غزل قشنگش.
      آمدم وخواندم و لذت بردم. شاد وسلامت وغزل سرا بمانید.

    • ساغر گفت :

      استاد محترم !
      یک نظر خصو صی در ج شد . لطفا انرا بخوانید

    • زينت گفت :

      سلام جناب هروي ، بسيار زيبا سروده ايد / واقعا لذت بردم يكي از بهترينهاي شماست/ زينت

    • فروزان (قلب آسیا) گفت :

      سلام وطندار

      چه ساده و چه دلنشين

      موفق باشيد

    • داود عرفان گفت :

      سلام عزیز!
      ناجوها هم با لینک وب لاگتان آراسته شد.
      و آیا منظورتان از مرد ربانی انتصاب به جمعیت اسلامی است یا مرد خداجو ؟

    • عبدالمجید شرقی گفت :

      آقای هروی جهانمهر من به سایت شما رفتم و به ویبلاک تان و هر چه جستجو کردم که بدانم به کدام خط هستید نفهمیدم. شاید شما در بخش مسکینیار ها باشید. امریکا جای خوب است اما فتنه میزاید.

    • sykbu گفت :

      نه انگار به یک زبان دیگری می گویی

    نظر خود را بگویید :

    لطفا" توجه کنید : بخش مدیریت نظرات فعال است و نظر شما بعد از بررسی توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.

پیوندها