غزل
بیا شبی غــزل از جنـــس عاشـــقی پرداز
دل شکـــستۀ ما را به مهـــر خود بنــــواز
ترا چه کــرده که با آه سـرد همــــراهی
نمی رســـد ز دل گــــرم مــن ترا آواز
تو در حریم بتی دســت و پای گم کـردی
اقامه میکنی در خواهشات خـــویش نماز
قـــریب مــسند جمــشید و حاتم طـایی
حکایتــــیست ز درمــاندگی و راه دراز
صداقـــــت دل ما از ریا بری باشد
مکن به آئینه از عجــز خــویش راز و نیاز
من و خــدا و تو و محتسب به این دنیا
کشیده ایم خطی بر واژه های عاشق ساز
نه سالک از ره سجاده میرسد به خدا
نه عابد از پی هــر سجده میشود اعـــزاز
مرا سبق به ره عشق داده است حلاج
که بوده دار نصـیب گلـوی ســر افــراز
نعمت الله ترکانی
3 عقرب 1389
Posted by admin @ 5:15 pm
با سلام
با مطلبی در مقوله ی خواندیدنی به بحث نشسته ایم
امید که با نقد و نظری بر آگاهی ما بیفزایید
سلام آقای ترکانی
به به چه بجا وچه زیبا
قـــریب مــسند جمــشید و حاتم طـایی
حکایتــــیست ز درمــاندگی و راه دراز
….
سرافراز اروپا وآسیاباشید گرچه ازاین جا تا آنجا راه درازی است
ولی همت شما می توانید سرافرازی را در همه جا به ارمغان ببرد
سلام استاد بزرگوار خوب هستين؟
چقدر زيبا و دلنشين بود لطيف و خواندني.
استاد عزيز خوش ميشم وشته ي بي مفهوم مرا هم به خوانش بگيريد.
به نظرما هم جنس عاشقی از بهترین جنس ها است.
سلام استاد بزرگوار
امید که خوب و سرحال باشید
من و خــدا و تو و محتسب به این دنیا
کشیده ایم خطی بر واژه های عاشق ساز
خیلی عالی و با کیفیت است این غزل
یکی از گرانسگ ترین غزلهاست
دست تان درد نکند
سروده هایتان را دوست دارم
سلام
اگه می خاید شعرو جدی دنبال کنین باید حتما تو یه انجمن خوب به صورت مکرر شرکت کنین تا در اثر ممارست و تضارب نظرات رشد قابل توجهی در شعر سرودن داشته باشید.جسارتم را ببخشید خوب حیفه با این تسلطی که به وزن و قافیه و…. دارید خیلی از این قوی تر می تونین بگین
سلام استاد محترم ترکانی صاحب!
بیا شبی غــزل از جنـــس عاشـــقی پرداز
دل شکـــستۀ ما را به مهـــر خود بنــــواز
غزل اشقانه و سرشار از معنا بود. موفق باشید
سلام استاد!
باور کن نمیدانم زود تر از کدام بیت این زیبا غزل بنویسم، چند بار خواندمش و هر بار خواستم بهترینش را انتخاب کنم، نتوانستم، اما این چند بیت بیشتر بر دلم چنگ زد.
صداقـــــت دل ما از ریا بری باشد
مکن به آئینه از عجــز خــویش راز و نیاز
من و خــدا و تو و محتسب به این دنیا
کشیده ایم خطی بر واژه های عاشق ساز
نه سالک از ره سجاده میرسد به خدا
نه عابد از پی هــر سجده میشود اعـــزاز
مرا سبق به ره عشق داده است حلاج
که بوده دار نصـیب گلـوی ســر افــراز
حنجره ی قلم ات را همیشه سبز خواهانم.
سائس