• رنگ سادۀ  زرد

    یک زبان  از عشق میگوید  که  عاشق شو ، بخــور خون  جگر هردم

    یک  کتاب کهـنه میگوید  خطر  دارد، به  هر سطــر ام   بخـوان  دردم

    با تغافل  میروم تا مرز های یک جنون امشب، به  امیدی  که دارم من

    در سرم فکری برای  آشنایی،  تا اگر  روزی  فدایی  یک دلی گـــردم

    آه  ای  تقدیر، امـشب توستی در سـرنوشت من نمیدانم  چـرا جاری

    من همان دلداده ای هستم که در لوح قلم یکبار نام ام را سیاه  کـردم

    تو نمی گـویی چـرا و با کـدامین سوره  قرآن هستم مجــرم و طاغـی

    که پنداری مــرا  کافـــر،  نمیخوانی  مرا جا مانده ای  از نطفه ی آدم

    منم شاعر؛ چـرا  شعــر  مـرا  بی  مایه و  پر مـدعا و  خام   میــگویی 

    تا  کجـا از خـیل مشتاقـان خـود  با نا  امیدی و شقاوت میکنی طــردم

    ***

    تــو به ســرخی هـای خــونم  هـر  افـق  را بی مهــابا رنــگ میسازی

    من شعاع  پرتو  خورشید میباشم  و  میدانی  به رنگ  ســـاده ی زردم

     ۱۱ اپریل ۲۰۰۰

    حهانمهر هروی

    نوشته شده توسط admin در ساعت 9:25 pm

  • 

    14 پاسخ

    WP_Modern_Notepad
    • کریمه ملزم گفت :

      سلام به وسعت و پهنای شعر زیبایتان و به مفهوم و مهتوایکه در مصرع مصرع سرایش تان نهفته است و سلام به شما برادر زیبا سرا . گرمی حضورتان را در کاشانه ام استقبال می نمایم گلهای بهاری هدیه ی شما باد سبز باشید .

    • ن-ن گفت :

      سلام استاد بزرگوار!
      داستان زیبایی مرز های عشق را خواندم. تشکر از زهنمایی های تان . برایتان یک نظر خصوصی هم فرستاده ام . رب مدد گار تان

    • م ساغر گفت :

      سلام استاد !
      این منهم خودم را در خودم گم کرده هیچ نیستم و نمی باشم خودم نیز نمی دانم کجایم اما امروز امده ام تا به قول شاد روان مادر عزیز خود م را پیش شما از خجالتی در ارم . مرا برای تاخیر عفو کنید این جمله را انقدر برایتان نوشته ام که دیگر کار ساز نیز نخواهد بود . به هر حال داستان زیبا و شعر را خواندم خیلی بدلم نشست . من خیلی گرفتارم اگر نه دوست داشتم بنویسم و داستانهایم را تایپ کنم که این کار را به این زود ی ها بعید میدانم . به هر حال برای پر کار شدنم دعا کنید .به امید اینکه همیشه قبل از امدن شما اینجا باشم.
      دستان تانرا با محبت خواهم بوسید و بزرگواری تان را چشم براه خواهم بود
      راستی منهم با زینت جان هم نظرم بسیار خوب نوشته است

    • نرگس گفت :

      ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
      ¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´o¶$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$¶¶¶
      ¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
      ¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶$$$$¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
      ¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´7¶$$$$¶¶¶¶¶$$$¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
      ¶´´´´1¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¢´´´¶¶$$$$¶¶$$¶¶$$¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
      ¶´´´¶¶¶¶¶$¶¶¶¶¶¶¶¶1´´¶¶¶$$$$$$$$$$$$¶¶¶¶¶¶$¶¶
      ¶´¶¶¶¶$$$$$$$$??¶¶¶¶´´´¶¶$$$$$$$$$$$$$$$¶$¶¶¶
      ¶¶¶¶¶¶$$$$$$¶$$$$$¶¶¶´´¶¶$$$$$$$$$$$$$$$$$$¶¶
      ¶¶¶¶$$$¶¶¶¶¶¶¶$$$$¶¶¶$´¶¶¶¶$$$$$$$¶¶¶¶¶$$$$¶¶
      ¶¶¶¶$$$¶$$$$¶$$$¶¶¶¶¶¶¶¶¢¶¶¶¶$¶¶¶¶¶$????????¶
      ¶¶¶$$$$¶$$$$¶$$$$$$$$$$¶´´o¶¶¶¶¶¶¶??$$$$$¶¶¶¶
      ¶¶¶¶$$$¶¶$¶¶¶¶$$$$$$$$¶¶¶´´´¶¶¶7´$$$¶$¶¶$$$¶¶
      ¶¶¶¶$$$$$$¶$$¶$$$$$$$$$¶¶´´´´´´´¢¶¶$$$$$$$$¶¶
      ¶¶¶¶¶¶$?$$¶$$$$$$$$$$$$$¶¶´´oo´´¶¶$$$¶$$$$$$¶
      ¶´¶¶¶¶¶$$$$$¶¶¶¶¶¶¶$$$¶¶¶¶¶´7´7¶¶$$$$$$$$$$$¶
      ¶´´´¶¶???$???$¶¶$$$¶¶¶¶¶¶¢´´´¶¶¶¶$¶¶$$$$$$$$¶
      ¶´´´?¶$$??$$$??¶¶$$$¶¶o´´´´´¶¶¶$$$$$$$$$$$$¶¶
      ¶´´´´¶¶$$?$?$$?$¶¶¶¶¶?´´´´¢¶¶¶$$$$$$$$$$$¶¶$¶
      ¶´´´´o¶¶$?$$$???$¶¶¶¶´´´?¶¶¶$$$$$$$$$$$$$¶$$¶
      ¶´´´´´¶¶¶$$$$??$?¶¶¶¶´¶¶¶¶$?$$$$$¶¶¶$$$$¶$$$¶
      ¶´´o¶¶¶$¶¶¶¶$$?$??¶¶´´¶¶¶$$$$$$$$$$$$$¶¶$$$$¶
      ¶¶¶¶¶¶$$$$¶¶¶$??$$¶´´´¢¶¶$$$$$¶$$$$$$¶¶¶$$$$¶
      ¶¶¶$$$$$$$¶¶¶¶$$$$¶¶1´´¶¶?$$$¶$$$¶$$$$$$$$$$¶
      ¶¶$$??$$$¶$$$¶¶$$$$¶¶¶´¶¶$$$$$$$$$$¶¶$$$$$$$¶
      ¶???$$$$$$$¶¶$$$$$$?¶¶¶¶¶$$¶¶$$$¶¶¶$$$$$$$$¶¶
      ¶$¶$$$$$$$$$¶¶$¶$$$$$$$$$$$¶¶$$$$¶$$¶¶¶$$$$$¶
      ¶$$$$$$¶$$$$¶$¶¶$¶$$¶¶$$$$$$$$$¶¶$$¶$$$¶$$$$¶
      ¶$$$$$$¶$$$$¶$$¶?¶$$$$$$$¶$$$$$$¶$$¶$$$¶$$$$¶
      ¶¢¶¶$$$¶$¶¶¶¶¶$$¶¶$$$¶¶$$$$$$$$$¶¶$$$$¶¶¶$$$¶
      ¶¢$¶$$$$$¶$$$$$$¶¶$¶¶¶¶$$$$$$¶¶¶$$$$$$$¶¶¶¶¶¶
      ¶¢¶¶$$$$¶$$¶¶¶¶¶$$$¶¶$$¶¶¶¶¶¶$$$$$$$$$¶$¶¶$$¶
      ¶¢$¶¶¶¶$$¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶$$$$$$$$$$$$$$$$$$$¶¶¶¶¶$¶
      ¶o¶¶$$¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶$¶$$$$$$$$$$$$$$¶¶¶¶¶´´¶¶¶
      ¶o$¶$$$¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶$$$$$$$$$$$$$$$$$¶¶¶´´?¶¶¶
      ¶¢¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶
      ¶¢$$$$$$$$$$$$$$?$$$$$$$$$$$$$$$$$$$¶´´´¶¶$$¶
      ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶

      خیلی خوشگل بود پیشه منم بیا

    • امینی گفت :

      سلام هروی عزیز!
      زنده باشی یار
      با این غزل آبادم کدی

    • زیوری ویژه گفت :

      سلام جناب هروی صاحب
      امیدبه سلامت باشید
      خیلی زیباوپرمحتوا
      قلم تان رساترباد
      سبزوبهارباشید
      پدرودازدیارتخار
      هروی صاحب دیریست نمی آیید؟

    • سلیمان دیدار شفیعی گفت :

      سلام بر استاد !
      کدام قلم قادرست وصفی در خور این سروده های تان بنویسد. فقط می گویم :
      اگر شاعر چنان است و چنین شعر
      درود از جان من بر جان شاعر
      ایام به کام تان باد
      دوباره خواهم نوشت

    • نویسنده وبلاگ در آغوش خورشید گفت :

      سلام . خیلی عالیست . خیلی ممنونم . واقعا به به . ممنون که نظر دادید…

    • میران گفت :

      سلام و درود برجناب جهانمهر هروی. ممنون حضور شما درگل سرخ.
      غزل زیبایت راخواندم ولذت بردم. شاد وسلامت و غزل ریز باشید.

    • شیده مبتکر گفت :

      سلام و درود تقدیم است
      آقای هروی عزیز غزل زیبایتان را خواندم قریحه خوبی دارید!
      موفق باشید

    • زکریا گفت :

      فراوان سلام.

      فردا سالروز تولد من است. از فردا من در اینترنت خواهم مرد.

      ازشما دعوت می کنم به تشییع جنازه ام تشریف بیاورید.

      یاحق!

    • فاطمه گفت :

      سلام پدر مهربانم ! خوبید؟ خوشید؟ مادر جانم خوب است فامیل خوب است. ارزو دارم که همه شما خوبان وعزیزان خوب وخوش باشید .
      شعر تان را خواندم چقدر زیبا گفته بود
      تــو به ســرخی هـای خــونم هـر افـق را بی مهــابا رنــگ میسازی

      من شعاع پرتو خورشید میباشم و میدانی به رنگ ســـاده ی زردم
      دوستی تان داریم پدر خوب ومهربا ن به مامانی ام یک دنیا سلام میرسانم.
      تا سلام دوباره خدا نگهدار

    • فاطمه گفت :

    • عصمت الله مهربان گفت :

      سلام هـــروی گرانقدر!
      آرزومندم دارائی صحت وعافیت کامل باشید.
      شعرهای دلپسند و مطلب جدید (مرزهای عشق) را خواندم بسیار لذت بردم.
      اشعار دل انگیزتان شاد بخش روح وروان است.

      موفق باشید

    نظر خود را بگویید :

    لطفا" توجه کنید : بخش مدیریت نظرات فعال است و نظر شما بعد از بررسی توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.

پیوندها