رباعی
دو پای نــازک فصــل بهـار، پر از خــون
دلی شکسته ی ما را کشیده است به جــنون
خطای ماست که دل داده ایم به رنگ چمن
دلی که مـرده به گلشن نمـیشود افــسون
رباعی
ای مطلع تو فصل بهـــار و جــوانی ام
دانم به مقـــــصد دل مـن می رسانی ام
هر جای سبزه بود و گل و بلبل شراب
آنجــاست خانۀ مـن و اینهـــا نشانی ام
رباعی
گفتم که شراب و شهد، شیر و شکری
تو شاخ نبات و میوه ای هر شجـــری
شمشــاد به باغ خــانه ام گـــردیـــدی
افـسوس که از حال دلــم بی خبری
رباعی
شـــادم که بهـــار دیگـــری باز آمــد
سـوی تــو دلــم باز به پــــرواز آمـد
انجام غـمی که داشتم هرشب و روز
آغـاز شـد و بــاز به صــد راز آمـــد
März 16th, 2008 at 11:02 pm
دوست عزيز وبلاگي، ميشه براي (((سارا صولتي))) نویسنده و کارگردان جوان كه در كماست، دعا كنيد؟ خيلي خيلي ممنون!
März 17th, 2008 at 6:32 am
سلام وسال نوتان را پیشاپیش فرخنده وخجسته می خواهم.
ازرباعی های بهاری تان استفاده کردم.
من نیزبا مطلبی درمورد بهار، به روزم ومنتظرقدوم مبارک تان.
März 17th, 2008 at 12:29 pm
کاش میشد با تعریف از تو قدردانی نمود
März 17th, 2008 at 2:49 pm
سلام استاد بزرگوار !
به به ! درود بر قلم تان. خیلی زیبا استند مثل همیش، اما نمی دانم این حالت بهاری چرا سراغ من نمی آید. شاید دلیلش این بوده که هرگز بهاری را در ماحولم به تماشا ننشسته ام. به هر حال تا شما استید ما پر بهاریم همین کافیست و نیروی برای بهار ساختن.
من هم منتظر تان استم.
März 17th, 2008 at 4:23 pm
با عرض سلام : تبریکاتم را بمناسبت بهار زیبا و سال نو شمسی پذیرا شوید، برایشما و خانواده گرامی تان آرزوی سلامتی و خوشبختی را از ایزد منان دارم.
با ارادت آرزو
März 17th, 2008 at 11:53 pm
مقدم بهاران را گرامی می داریم . و منتظر حضور شما در کلبه غریبانه خویش می باشم.ممنونم
März 18th, 2008 at 6:10 am
سلام دوست عزیزم
سال نو را مبارک میگویم سال خوبی داشته باشی سبزباشی
گفته ای شعروداستان ولی من داستانی نیافتم ….. به هرحال ازاشعارت لذت بردم زنده باشی
März 18th, 2008 at 1:35 pm
پدر بزگوار و شاعر شرین کلام سلام های مجدد نثار تان باد تشریف آوری شما را در کلبه فقیرانه خویش خیرمقدم میگویم سرسبز باشید.
März 18th, 2008 at 1:36 pm
سلام و درود فراوان.
März 18th, 2008 at 2:36 pm
سلام– ممنون محبت هایت-سال نو را تبریک میگویم امیدوارم سال نو سال شگوفایی ورسیدن به تمام آرزو هایت باشد
März 18th, 2008 at 4:19 pm
سلام سلام !!
زیبا بود آقای هروی !!! ایام نوروز تان شاد باد
زنده باد عشق!!
März 18th, 2008 at 9:57 pm
März 19th, 2008 at 11:46 am
سلام استاد
هر چند بهاری در کار نیست ولی با همه زیبایی های ظاهری و فقر باطنی اش برای شما و برای خودم مبارک ها هاها
سال خوب و خوشی را پشت سر بگذارید.
März 19th, 2008 at 12:41 pm
سلام
عالی بود
از لینکتون هم ممنون
من هم با افتخار لینکتون کردم. خارج از ایران هم سال ایرانی خوب و خوشی داشته باشید
März 19th, 2008 at 12:42 pm
هروی بزرگوار را سلام و صد سلام,
يک نوروز نامی ديگر از راه رسيد. نوروز, اين جشن و عيد بزرگ را در به کافه ی هفتمين گاهنباران دنيای آفرينش از صميم قلب مبارک باد مي گويم. به ويژه برای هروی عزيز.
به هر صورت, شادم که بهار ديگری باز آمد / سوی تو دلم به پرواز آمد….
قربان بزرگواری شما و در پناه خدا باشيد
اديب
März 20th, 2008 at 12:50 am
سلام هروی صاحب گرامی !
سلام و تمنیات نیک مرا پذیرا شوید .
سال نو از صمیم قلب برای شما و فرشته زنده گی شما ملیحه جان تبریک و تهنیت گفته و سال نیکو برای شما فرزندان و جمع هموطنان عزیزم خواهانم .پیام محبت آمیز شما را گرفتم. من المان شهر فرانکفورت زنده گی میکنم.پدر عزیز من نیز در راهی تربیت اولاد وطن سر سیاه اش را سپید کرده و من خودم نیز سخت دوست داشتم به صفت استاد مصدر خدمت به میهن عزیزم شوم.مگر جنگ لعنتی و مسافری بالای آرزو هایم خط کشید. و شاید تقدیر نبود.اسم مرا نیز پدر عزیزم انتخاب کرده . فرخنده نیز اسم زیباست .
اینکه با شما معرفت حاصل نمودم خرسندم. داشته های با محتوای سایت شما نعمت برزگ برای من هست
با ارادت فرشته سید
März 20th, 2008 at 6:35 am
سلام استاد عزيز.رباعي هاي زيبايتان را خواندم و لذت بردم.دقايقي کم به تحول سال مانده است.برايتان سالي پر از موفقيت آرزو مي کنم.خدانگهدارتان
März 20th, 2008 at 9:34 am
سلام بابای خوبم !بازهم سال نو را خدمت تان از صمیم قلب تبریگ عرض میدارم سال خوب وخوشی داشته باشید
März 20th, 2008 at 2:38 pm
سلام پدر خوبم در صفحه نوم با نوشته کوتاه منتظر قدم هایتان هستم ورهنمائی تان.
März 21st, 2008 at 7:41 pm
سلام .. سال نو شما مبارک.. بهاران خجسته باد
März 21st, 2008 at 8:17 pm
جالب بود
این هم یک دو بیتی از خودم برای شما:
تو مثل خوشه ای انگور هستی
که روی شاخه های نور هستی
از این پایین ،نگاهت می کنم ، حیف
ز دست ـ باغبانت دور هستی
März 22nd, 2008 at 7:10 am
زمستون
تن عريون باغچه چون بيابون
درختا با پاهای برهنه زير بارون
نميدونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه
واسه هم قصه گفتن عاشقانه
چه تلخه
چه تلخه
بايد تنها بمونه قلب گلدون
مثل من که بی تو
نشستم زير بارون زمستون
زمستون
برای تو قشنگه پشت شيشه
بهاره زمستونها برای تو هميشه
تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظه چشم انتظاری
گلدون خالي نديدي نشسته زير بارون
گلای کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی
ببينی تلخه روزهای جدايی
چه سخته
چه سخته
بشينم بی تو با چشمای گريون
سلام دوست عزیز
سال نو مبارک
گل یخ اپیده ومنتظر حضور شماست …
جاویدان باشی
März 22nd, 2008 at 1:07 pm
چـه مبـارک اسـت و میـمـون، بنـگـــر بهـار میـهـن
زچمــن بـنـــاز خـنــدد، گــل افــتـــخـار میهن