•  

    غزل

    هر  شاعری برای تو شعری  سرود و رفت

    دل داد و  هیـچگاهی  نیاسود، زود و  رفت

    با یک  امیـــــــد باطــل  همراه   شدن  ترا

    در  بستر خیال  تو هــر شب غنود و  رفت

    یک عمــر مبتــلای دو  چشم  خماری  ات

    افســون هر  کلام  و نگاه  تو  بود  و  رفت

    باری  غزل  و گاهگهـــی مثنــوی   سرود

    دل  را  برای  خاطر  تو،  خون نمود و رفت

    تقدیر  او  به  یک شب  تاریک بسته   بود

    دربی بسوی صبح  سپیدی گشود و رفت

    ***

    پایان  هر  چه  را  که  به  تکرار  گفته ای

    آغاز کرد و مدحی  به  نامت  فزود و رفت

    جهانمهر هروی

    ۹ جوزا ۱۳۸۸

     

    نوشته شده توسط admin در ساعت 10:42 am

  • 

    21 پاسخ

    WP_Modern_Notepad
    • سینا گفت :

      سلام
      یه سایت درست کردم برای بازی دهم
      نظرتتن رو در باره سایت بیان کنید و در نظر سنجی هم شرکت کنید
      موفق باشی

    • حصیف گفت :

      سلام استاد
      با شرمنده گی بسیار ناوقت دوباره به روز شدم

      امیدارم موفقیت را خواهانم

      انظار تان را دارم
      تشکر
      حصیف

    • حدیث عشق گفت :

      استاد عزیز سلام!
      غزل زیبایت را خواندم و لذت وافر کمایی کردم. دست مریزاد و موفقیت بیشتر نصیبت باد!!!

      یک عمــر مبتــلای دو چشم خماری ات
      افســون هر کلام و نگاه تو بود و رفت

      ارادتمند؛ سائس

    • محمد زرگرپور گفت :

      استاد سلام ! خوب هستید ؟ الهی شکر ، این حقیر را شرمنده می نمایید درخور این همه نیستم شما بزرگوار و محترم می باشید. از این که هر چند وقت یکبار مرا تشویق می نمایید سپاسگزلرم و قدر دان ، خوشحالم که نظر لطف تان با من است و این لطف خدا ست که شما را دارم امید وارم که همیشه سلامت باشید و سرحال ، و این بنده نا چیز را از نظرات و مشوره های خوب خویش محروم نسازید.

    • پرنده مهاجر گفت :

      استاد عزیز منظورتان از 9 اسد همان 9 جوزا است
      بنظر تاریخ اشتباه باشد
      با تشکر از مطلب زیبایتان

    • زریر گفت :

      سلام بر استاد عزیز و بزرگوار!

      واقعاً غزلی زیبا و دلنشین سروده اید
      گرچه همه اشعار تان زیبا و جای خود را دارد اما راستش بعضی ها بیشتر خواننده را با خود میکشاند.
      برایتان موفقیت بیشتر و صحتمندی از خداوند میطلبم
      سرفراز باشید

    • الهام گفت :

      سلام دوست عزیزم.
      خیلی زیبا بود.
      من آپ کردم.
      میای بهم سر بزنی؟
      منتظرتم.

    • رضا گفت :

      سلام استاد
      خیلی زیبا سرودید
      دریا صدام می کنه
      سر و صدا می کته
      منتظر نگاه مهربان تان هستم

    • رکسانا گفت :

      سلام
      خوبی؟ممنون از غزل های زیبایتبه من هم سر بزن

    • ثمین(دختــــــــــــر افغان) گفت :

      سلام استاد
      وبلاگم به روز است.ممنون می شوم اگر قدم رنجه فرمایید.

    • کاکه تیغون گفت :

      آمد و خود را به دریا بار جاری کرد و رفت
      باغ را با خنده هایش آبیاری کرد و رفت

    • حضرت ظریفی گفت :

      سلام وعرض حر مت!
      از پیام پر محبت شما سپاس گذارم حاصل عمر همینکه با مسئولیت زندگی کردن را دانستیم کفایت میکند.
      شما لطف دارید وشعر زیبای شما مثل همیش استادانه در قالب غزل جولان رفتن هارا خرامیده است شاداب ومتدام باشید تعمت تر کانی عزیزو ارادتمند ظریفی

    • پسر افغان گفت :

      روز بخیر استاد محترم !
      غزل زیبایتان را خواندم من ربطش دادم به میهن، میهنی که هر کس میاد با یک ساز و رفتنش با ساز دیگر…
      استاد محترم در بابای ولی قسمت شمال شرق صدف دارد شما هم درست گفتید داله ! اما من تا به حال آنجا نرفتم پدرجانم اجازه نمی دهد
      به هر صورت وبلاگم به روز است استاد محترم

    • م.ع.یوسفی گفت :

      سلام استاد گرامی!

      این عزل ناب تان مثل اشعار دیگر تان طوفان میکند. بسیار مقبول سروده اید که هر خواننده از خواندنش حظ میبرد.

      شادکام باشید

    • سارا گفت :

      با سلام خدمت استاد گرامی!!!
      دیرگاهی است که برای پیام گذاشتن به وبلاگتان سر نزده بودم,اما همیشه از غزلها و نوشته هایتان استفاده میکردم.
      استاد هروی عزیز,برای خواندن غزلهای شما زمان نیاز است تا بهتر درک و احساس شود,مخصوصا برای منی که دور از جامعه واجتماع آنجا زندگی میکنم و بسیار وفتها هضم مطالب برایم سنگین است. اما با این حال خوشحالم که با همه این دشواریها با دست نوشته ها و انعکاس افکار واندیشه های فرهیختگان کشور عزیزم آشنا میشوم وکمال استفاده را میبرم.

    • زينت گفت :

      سلام به هروي عزيز و مهربان ! آرزو ميكنم سبز و سلامت باشيد. ديريست از شما احوالي نيست. آمدم و غزل كاغذ پيچ و نو را خواندم. نابي ناب! زيبا است واقعا. / زينت

    • سپیدار گفت :

      غزل زیبایی بود از شعر تقویم دروغین خیلی خوشم اومد زیبا بود.
      موفق باشی

    • صنما گفت :

      سلام جناب هروی.
      دلنواز سروده اید. مثل همیشه.
      کم پیدایید؟

    • رضا گفت :

      سلام استاد عزیز
      بهار همیشه زیباست
      پراز گرده ی گلهاست
      …………………..

      چشم در راهم

    • آرزو گفت :

      آقای هروی گرامی سلام: دیریست از شما خبر ندارم و امید که همه چیز بروفق مراد باشد. غزل زیبایی بود. دلتان شاد و تن تاندور از گرند آفات باد.

    • پژمان گفت :

      سلام بزگوار استاد!
      آمدم و تلاوتت کرده و توشه ی برگرفتم …امیدبلندبمانی و عاشق….
      درهمیاتی نوشتم که آرزو میبرم قبول خاطرتان افتد….

      تاواژه هست شعر تو اما سرودنیست
      اندوه و غصه های دلت،آه دیدنیست
      دربستر خیال تومن زجــــــر میکشم
      تلخی زهربوسهءسرخت چشیدنیست
      ……..

    نظر خود را بگویید :

    لطفا" توجه کنید : بخش مدیریت نظرات فعال است و نظر شما بعد از بررسی توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.

پیوندها