•  

    اینروز ها غزل میآید و من هم رد اش نمیکنم. خدا کند عزیزان بر من خرده نگیرند که داستان هایم ملال آور است.

    داستان ما

    انــدوه  و غــم، همیشه شــده  همـزبان  ما

    از بس  مــلال  آور  اســت، این  داسـتان  ما

    گل هــای سرخ، زینـت  صحـرا  نشد  دریــغ!

    آشـفتــه در بهار  و  خزان  است جهـــان  ما

    خـم شد به پای  هــر کس  و ناکس امیر ما

    در یــک هحـــوم  فتنه، بسـوخت آشیان   ما

    اشــکی نریخت، ابر  سیـاهی، به خــاک  ما

    غیــرت  نداشت  گـــویی،  دیگر  آسمان  ما

    صد ها  منجــم  از  همــه  دنیا  بهم   رسید

    با رمل  نکــته  ای  نگُشـــود  از  نشــــان ما

    گفتی کشیده  از روی خشم اش، خدا همه

    خطی  صلیــب بـر  سـر  پیــر  و  جـــوان  ما

    کتــمـان مکــن عزیز  دلـم!..  آنچــــه  میــرود

    دادم قـسم ، به جـان  تـو، و  او  و  جـان  ما

    جهانمهر هروی

    ۲۷ فبروری ۲۰۰۸

    نوشته شده توسط admin در ساعت 6:26 pm

  • 

    بدون پاسخ

    WP_Modern_Notepad
    • بیانیه وبلاگ نویسان گفت :

      اطلاعیه وبلاگ نویسان در دفاع از جنبش دانشجوئی
      اعتراض وبلاگ نویسان ایران و افغانستان به سرکوب گسترده دانشجویان
      ما وبلاگ نویسان از مقاومت دلیرانه جنبش دانشجویی که پلی تکنیک را به نماد آزادی خواهی تبدیل کرده و پایه های حکومت مرتجعین را به لرزه در آورده است حمایت می کنیم و همگام با دانشجویان دلیر، خواهان آزادی فوری دانشجویان بازداشتی هستیم و از همه سازمان‌های حقوق بشری برای آزادی دانشجویان در بند کمک می طلبیم

      درصورت تمایل برای امضاء ، لطفاً اسم وبلاگ با لینک خود را بنویسید

    • م گفت :

      گفتی کشیده از روی خشم اش، خدا همه

      خطی صلیــب بـر سـر پیــر و جـــوان ما

      مانند همیشه خواندنی و زیبا…

      با چیزهای تازه بروزم، منتظر نظرت هستم…

      موفق باشی.
      م.

    • ناهيد بشردوست گفت :

      جهانمهر عزيز ممنون از کوچک نوازى هايتان داستان از اينطريق فرستاده نشد اگر زحمت نشود ايميل آدرس تانرا پرايم پفرستيد پا سپاس دوستانه

    • عصمت الله (مهربان) گفت :

      سلام استاد گرامی !
      امید دارائی صحت و عافیت باشــــــــــــید.
      آمدم و داستان زیبای تان را خواندم و شما را دعوت می نمایم تا طرف ما هم تشریف بیاورین.

      موفق باشید

    • حدیث عشق گفت :

      استاد عزیز سلام!
      باز هم توفانی دیگری از دریای اندیشه و مغز متفکر شما را شاهد هستیم که چه زیبا ترکیب های قشنگ و مقبولی را به کار گرفته ای که بدون شک باید در مقابل همچو سروده های سر تعظیم فرود آورد. بی نهایت قشنگ بود
      خم شد به پای هرکس و ناکس امیر ما
      در یک هجـــوم فتنه بسوخت، اشیان ما

      اشکی نریخت، ابر سیاهی، به خاک ما
      غیرت نداشت گـــــویی، دگر اسمان ما

      که واقعاً مرا به یاد غزلی از استاد رفعت انداخت که فرموده بود:
      نشانده اند به کرسی شجاع شاه دگر
      نهاده اند سر ما و تو کلاه دگر
      به کشوری که مقدس ترینش آزادیست
      هجوم لشکر بیگانه اشتباه دگر

      به هر حال استاد گرامی، دست هنرآفرینت را بوسیده، از خداوند متعال ترا شوریده تر و غزل سراتر خواهانم!
      شاد و کامگار زی مهربانم!

    • شهـــلا گفت :

      سلام
      این اقبال ماست که دعوت این غزلها را رد نمیکنید
      خدا یار جانتان باشد که دلم تازه شد
      شاد باشید و برقرار

    • حصیف گفت :

      سلام استاد بزرگوار
      امید وارم جور باشین
      با دومین داستانم که 10 دقیقه ای از عمر آن نمی گزرد به روزم
      تشکر
      حصیف

    • محمد زرگرپور گفت :

      سلام استاد ! خوبید ؟ اول بنده را عفو کنید مدتی است عرض ارادت نداشتم وب من مشکل پیداکرده و از طرفی گرفتاری ها هم مزید بر علت شده است به تقدیر از این که این حقیر را نواختید یک دنیا سپاس ، موفق باشید .

    • مرجان گفت :

      سلام استاد عزیزم
      گل یخ به روز شد ….
      جاویدان باشید

    • صنما گفت :

      سلام.

      سپاس از محبت شما.
      زیبا سرایشیست.
      غزلخوان بمانید هر صبح و شام

    • صنما گفت :

      سلام.

      در خط اول نشد ما را به جایی راه باز
      با خط دوم نشد تا دل کند راز و نیاز
      بال بگشودیم تا از خاک و گل گردیم دور
      تا که سوم خط ما شد بر فرازی چاره ساز

    • صنما گفت :

      سلام.
      سال امید…

    • زریر گفت :

      صد ها منجــم از همــه دنیا بهم رسید

      با رمل نکــته ای نگُشـــود از نشــــان ما

      سلام بر استاد عزیز و ارجمند!

      با چه ظرافت و زیبائی آرمان دل هزاران هموطن داغدیده و رنج دیده را در قالب این چکامه به تعبیر گرفته و بیان داشته اید که که دربرابر هر مصرع آن هزاران صلوات و هزاران درود بشما و بقلم توانای تان فرستادم. افتخار دارم که چنین گوهر و چنین ستاره ای در آسمان ادب سر زمین دردمند ولی هنر پرور ما میدرخشد
      شاد و سرفراز باشید که از شما سرفراز هستیم

    • فوزیه یلدا گفت :

      سلام ودرود بر شما محترم هروی
      شعر پر از احساس تارا خواندم زیبا سرودید لذت بردم سرودها ی شما پایدار و ماندگار باد همیشه .

    • انجیلا پگاهی گفت :

      درود به شما جهانمهر گرامی،
      شعر زیبای تان
      پر از پیام و بشارت
      سبز باشید
      منتظر حضور با صفای تان بازهم در سپیده ها
      انجیلا

    • مریم شهرتاش گفت :

      استاد ارجمند،
      ما هیچ گاهی از خواندن شعر ها و نوشته هایی به این زیبایی خسته نمی شویم.

    • الهام گفت :

      سلام. خوبی؟
      قشنگ بود.
      دستت درد نکنه.
      فعلا.

    • م.ع.یوسفی گفت :

      استاد گرامی سلام!

      مثل همیش در اشعار تان یک درد پنهان آشکارا دیده میشود. دردی که تنها از خود تان نیست بلکه درد مشترک مردم و سرزمینت را نمایش میدهد.
      و بدون مبالغه با خواندن این شعر هر که باشد با شما همنوا خواهد گفت:
      خـم شد به پای هــر کس و ناکس امیر ما

      در یــک هحـــوم فتنه، بسـوخت آشیان ما

      شاد باشید

    • م.ع.یوسفی گفت :

      سلام مجدد استاد گرامی!

      از تشویق شما یک جهان تشکر و ازین لطف و محبتی که به حقیر نموده ایدبا آنکه لیاقتش را ندارم ولی ازین ذره نوازی تان ممنون و انشاالله که نیروی بزرگی را برای من بخشیدید که بیشک تشویق و شما بزرگواران امید و اراده ام را در نوشتن محکمتر میگرداند.

      باز هم سپاس بیکران با این همه نواقص در نخستین نوشته ام حد اقل مژده ی بهتر شدن را در آینده به من داده اید که برایم یک عالم امید آفرید.

      سربلند باشید استاد عزیز

    • کاکه تیغون گفت :

      غزل که می آید هیچگاه ردش نفرمایید که هر آیینه رد کردن غزل عواقبی دارد بس وخیم و غزل ستیز.

    • م گفت :

      سلام بر استاد بزرگ

    • فوزیه یلدا گفت :

      سلام ودرود برشما محترم هروی گرامی القدر
      هر بار به من سر میزنید از برکت تشویق شما به سرودن رو میارم ممنون از شما شاد و موفق باشید .

    • اورنگ زیب گفت :

      خـم شد به پای هــر کس و ناکس امیر ما

      در یــک هحـــوم فتنه، بسـوخت آشیان ما

      درود استاد دوست داشتنی !

      با سرایش چنین اشعار درد مردم را بیان میکنید .شما را خدا در پناه خود داشته باشد.
      به امید روزیکه دیگر انــدوه و غــم، همزبان ما نباشد

    • سلام همسایه های 4 گفت :

      سلام.قسمت چهاردهم خاطرات سرد را آپ کردم.نمیای؟
      منتظرمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

    • ثمین گفت :

      سلام
      با قلبی از مینای شیشه منتظرتان هستم تا حضور سبزتان رونقی باشد به کلبه تازه تاسیس یک هموطن

    • مریم هاتف گفت :

      سلام و درود برشما وبلاگ زیبایی دارید از شما برای دیدن صفحه (اینجا چشمها به لالایی نمیخوابند ) دعوت میکنم امیدوارم با نظریات تان مرا یاری کنید.

    • زینت گفت :

      جناب هروي : سلام و محبت نثارتان . آرزو ميكنم سبز و سلامت باشيد. غزلي زيبايست.
      خـم شد به پای هــر کس و ناکس امیر ما

      در یــک هحـــوم فتنه، بسـوخت آشیان ما

      زيباست. سوالهاي است كه ظاهرا جوابهاي آسان دارد. ولي راستي آيا هركس به افغانستان رهبري را داشته باشد. كرزي خواهد بود. مقاله ي تحت همين عنوان را ،بزرگي مردي نوشته است. خواندنش بعضي سوالهای آسان را مشكل ميسازد. سپاسگزارم براي پيام تان در „ايلمير“ .
      آيا حركت ميتواند بي سمت باشد؟ اگر ميتواند چگونه؟ وبلوغ يعني چه؟
      فلسفه اما و اگراست ؟ آيا ماليخوليايي ذهن من كشنده است؟ پس به زودي ميريم. شايد همين فردا يا نه تا ده سال ديگر. فردا زود نيست . ده سال ديگر..زود است. / ز

    • پسر افغان گفت :

      سلام استاد محترم !
      مطلب زیبایتان را مطالعه کردم واقعاَ تاثیر گذار بود
      استاد محترم نوشته های شما هیچ جای بحث ندارد چون واقعاَ جذاب است
      استاد محترم به مناسبت هشت مارچ وبلاگم به روز است
      موفق باشید

    • علی رضا گفت :

      سلام برادر گرامی
      این پیام عمومی است.
      با شعر طفل وطن سرودۀ علامه شهید سید اسماعیل بلخی بروزم.

    • مبارکشاه شهرام گفت :

      سلام به هروی عزیز!
      چه زیبا می سرایی موفق باشی

    • حبیب گفت :

      دیروز شب بود
      در یکی از شهر های کوچک شمال
      علی اباد کتول
      شعر می خواندند
      خسته شده بود
      شروع کردم گرفتن آمار از وزن غزل های خوانده شده
      25 غزل خوانده شده
      18 تا با وزن مضارع بود
      مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
      چرا؟
      شما هم همین وزن را دارید
      چرا هیچ کس در فرسی و دری دنبال وزن جدیدی نیست؟
      ممنونم

    • آرزو گفت :

      استاد گرامی سلام مرا بپذیرید : تشکر میکنم که مرا مورد لطف تان قرار میدهید. غزلهای زیبا و دلنشین تانرا خواندم و لذت بردم تأخیرم را ببخشید. همیشه غزلسرا باشید. با ارادت آرزو

    • اخلاقي گفت :

      سلام نازنين


      جامعه ما افزون بر دشواری های طبیعی دوران گذار, از جهات بسیار یکی از دشوار ترین دوران حیات تاریخی خویش را طی می کند؛ دورانی که بنیادهای فکری, فرهنگی, حقوقی, سیاسی, اقتصادی و مدنی آن پایه گذاری می شود.
      بی تردید حضور فرهیختگان و متخصصان آرمانگرا و متعهد در کانون این تحولات بنیادین, غنیمتی است بزرگ و ارزشمند.
      حجت الاسلام والمسلمین استاد
      علیرضا اخلاقی
      (حوتقل جاغوری)
      رئیس دانشکده فقه و حقوق و عضو هیأت علمی موسسه آموزش عالی خاتم النبیین, یکی ازهمان چهره هایی است که به رغم تمام دشواری ها و نابسامانی ها, در اکثر عرصه های علمی/فرهنگی هم چون دانشگاه, حوزهای علمیه, رسانه های دیداری, شنیداری و مطبوعات مکتوب, حضور بسیار موثر و امیدبخش داشته و دارند.
      به پاس سال ها خدمات ارجمند ایشان (هم زمان با سفرایشان به جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در کنفرانس بین المللی حمایت از غزه) واطلاع از فراز و فرود و سمت و سوی تحولات فرهنگی/ سیاسی افغانستان, جلسه دید و بازدیدی برگزار می گردد.
      حضور شما سروران گرامی باعث گرمی هرچه بیشتر این محفل خواهد شد.

      زمان:جمعه 16/12/1387
      مکان: قم, خیابان خاکفرج, کوچه 33, پلاک91.










    • ثمین گفت :

      سلام استاد
      از اینکه نوشته های ناشیانه یک تازه کار را مورد لطفتان قرار داده اید یک دنیا سپاسگزارم.
      جسارت نوشتن در حضور بزرگوارانی چون شما ودیگر دوستان برایم افتخاری وصف ناشدنیست و ممنون می شوم اگر در قلم فرسایی های بعدی این افتخار را از قلبی از مینای شیشه نگیرید.
      باز هم بک دنیا تشکر

    • سلام همسایه های 4 گفت :

      سلام.ممنون سر زدی
      شعر زیبایی بود

    • مسعوده مهساازبلخ خانه پرتو گفت :

      سلام!
      نوشته هایتان را خواندم
      بسیار لذت بردم
      بایک داستان بروزام
      امیدوارم که بیاید
      خدانگهدار

    • صنما گفت :

      سلام. شعری برای دعای شما.

    • علی رضا گفت :

      سلام برادر گرامی
      بلخی چراغان و چراغان و چراغان کند دل
      با شعر تازه تایپ شدۀ
      ای هموطنان هموطنان هموطنان کو
      ای اهل دلان اهل دلان اهل دلان کو
      علامه شهید سید اسماعیل بلخی (ره) به روزم.

    • حدیث عشق گفت :

      استاد عزیز و گرامی سلام!
      باز هم امدم و شعر زیبای تان را خواندم و لذت بردم. در حقیقت خواستم که شما را دعوت کنم به خواندن اشعار تازه ای که در حدیث عشق از چندی قبل در انتظار شما قرار دارد. موفق و کامگار باشید!

    نظر خود را بگویید :

    لطفا" توجه کنید : بخش مدیریت نظرات فعال است و نظر شما بعد از بررسی توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.

پیوندها