•  

    بُغض

    وقتیــکه بُغض در گلوی شعــر میشوی

    صد ســـاله در قبیـــلۀ مـا  پیـر میشوی

    گفتـــم روح سبز بهشتی ولی چه سود

    با  هـــر فرشته سادۀ بی مهر میشوی

    آتش نمیشوی ولی با دود  همــــره ای

    در  حجــــم کور قــریه سرازیر میشوی

    با ابر های تیره نفس میکـشی هـمـــه

    بر پای آفتاب چــــون  زنجیــــر میشوی

    چون دانه های تگرگ  و باران های غم

    توفان میـــکنی و زمینـــگیر  میشــوی

    ***

    ما را خطایی هر نفــس زندگی فسـرد

    ای آشنا چه وقـت تو  اکسیر میـشوی

    جهانمهر هروی

    ۹ فبروری ۲۰۰۹

    Posted by admin @ 11:22 pm

  • No Responses

    • سلام برادر گرامی
      گرچه شما لطف نموده و اطلاعاتی در بارۀ شهر گردیز برایم نوشته بودید باز هم دلم نیامد این قطعه شعر بلخی عزیز دلسوخته را به بخش دیگری منتقل نمایم این شعر ندای وحدت می دهد.
      شعر جدیدتان با آه کهنه چه بر دل یاران قمچین میزند
      دل را سوزانده با خود به دیدار کودکان چرا اینچنین میبرد
      دل را یارای گفتار شاعرانه نیست او خود زیر بار آتش است
      پاره شو ای دل نبین بیگانه چسان بر اولاد ما کمین میزند

    • استاد محترم و گرانقدر سلام و درود!
      امدم و زیبا غزل شما را که عالمی از معنا و مفهوم را در خود انعکاس میدهد، خواندم و لذت بردم و در مقابل طبع شعری تان سر تعظیم فرود آورده شما را به ستایش گرفتم و بر اندیشۀ متفکر و درخت تنومنت احساسات لطیف شما درود فرستادم که به امید موفقیت های بیشتر شما، صحتمندی و سلامتی وجود نازنین ات را تمنا نموده، شاد و کامگارت خواهانم!
      در ضمن از حضور گرامی ات در حدیث عشق سپاسگذارم!

    • درود
      خدا را شکر که امروز توانستم اولین نظر را بدهم
      باز هم عالی است
      آپ میکنی و ما را خبر نمیکنی
      من آپم
      بیا ببین
      پدرود

    • سلام استادعزیز

      نام خدا

      ما را خطایی هر نفــس زندگی فسـرد

      ای آشنا چه وقـت تو اکسیر میـشوی

      هر لحظه اگر مراد ماییم

      بسیار شیرین بود این قسمت

      درود

    • وقتیــکه بُغض در گلوی شعــر میشوی

      صد ســـاله در قبیـــلۀ مـا پیـر میشوی

      گفتـــم روح سبز بهشتی ولی چه سود

      با هـــر فرشته سادۀ بی مهر میشوی

      سلام استاد! بسیار زیبا و شیرین بود.
      شاد باشید

    • سلام استاد گرامی!

      شعر بسیار زیبا رسا و پر از معنایتان را خواندم . واقعن با هنرمندی بی نظیری سروده اید.
      چون دانه های تگرگ و باران های غم

      توفان میـــکنی و زمینـــگیر میشــوی

      آباد باشید استاد گرامی

    • هروي گرامي : غزل بسيار زيبايست ولي در دو وزن سروده شده .
      U—U—U—U-
      فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
      رمل مثمن محذوف

      –U-U-UU–U-U-
      مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
      مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف

      يكي ازدلآيل ايجاد دو وزنه گي در اين غزل زيبا . انتخاب قافيه است.
      . شعر . پير. „ع“ قبل ر ، فتحه دارد . و ي قبل ر كسره . و به همين… . اما زيبا است اميد ناراحت نشده باشيد.

    • درود بر استاد بزرگوار!

      دلسروده زیبای شمارا خواندم و بهره مند شدم. از آشنایی با این وبلاگ پر محتوی و مفید خرسندم.

      شاد و سربلند باشید استاد گرامی!

    • دوست عزیز س :

      من فکر میکنم وزن این غزلگونه که مشق دبستانی من در شعر است مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات است و من با شمارش هجا های کمبود نخواستم کاستی های ردیف را رفع کنم.
      دوست عزیز! من از نقد دوستان خیلی هم خوشحال میشوم. زیرا زمینۀ آموزش برای من مهیا گردیده و از فرهیختگان هم میهن ام میآموزم. در مورد بحر مضارع مثمن با شما همنظر ام. محبت شما کم نشود با همین مضمون نقد خصوصی هم از سائس عزیز گرفته بودم که باید قلبا از ایشان تشکر کنم. چکنم وقتی دلتنگی از حد گذشت وزن خودم را هم فراموش میکنم. اعتراف میکنم که در مقایسه با شاعران جوان و خوشنام ما هیچ ام. شما را بخاطر نظر دوستانۀ تان ستایش میکنم.

    • سلام بر هروی صاحب محترم
      عرض شود که نه از شعر سر در می آورم نه از نثر ادبی
      اما همین مقدار به ذهنم می رسد که شعر زیبایی سروده اید.
      امیدوارم اشعارتان زیبا بماند و زیباتر شود.
      پایدار بمانید.

    • سلام استاد بزرگوار
      بغض من هم شکسته است .
      دیر آمدنم را ببخش باور کن شما را از یاد نبرده بودم بلکه من خود را فراموش کرده بودم !!!

    • جناب هروی عزیز سلام!

      در مورد پیام س باید بگویم که وزن غزل شما گاهی فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
      و مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن را پیگیری نمیکند و همان وزنی را که شما نوشته اید مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات کم و بیش درست است در مورد بحر که اینروز ها در شعر آنقدر مطرح بحث نیست باید گفت که حتی در زبان عربی اینروز ها شعر را در ابحار هجایی تقسیم نمیکنند. برای گرفتن ردیف و قافیه زیادتر از شاعر خواننده دست باز دارد. شعر، مهر، پیر را قوافی یک هجایی و زمینگیر،زنجیر و اکسیر را قوافی چندین هجایی میتوان قبول کرد. غزل شما زیباست و شکسته نفسی شما بزرگواری است امید دوست ما س حرف هایم را قبول کنند.

    • سلام برادر گرامی
      من با شما کاملاً موافقم
      ولی آسیا به نوبت است اگر هیچ دادگاه رسمی دنیا هم آنها را چیزی نگوید ملت افغان که بی غیرت نیست حق حق است نا حق نا حق . حق آستین نو و کهنه نمی شناسد. حق فامیل و غیر فامیل نمی شناسد گفتیم که آسیا به نوبت.
      آقای هروی موفق باشید و جهان سپاس از حضورتان

    • سلام استاد محترم …..
      بعد از یک مدت طولانی توانستم دوباره به وبلاگ شما سر بزنم و نوشته های زیبایتان را به خوانش بگیرم …
      (( ما را خطایی هر نفــس زندگی فسـرد

      ای آشنا چه وقـت تو اکسیر میـشوی)))
      واقعاَ شعر زیبائی بود استاد محترم و ممنون از شعرهای زیبا که برای همخونانتان آماده مینماید
      جهای سپاس
      تفدیم شما هموطن مهربانم

    • درود به شاعر زیبا بیان محترم هروی . احسنا برادر به این اصالت و ظرافت های شعری که شما به کار گرفتید و زیبا سرودید شما در شعر و داستان هم ید والای دارید به شما افتخار داریم سعادت همیشه گی شمارا تمنا دارم

    Schreibe einen Kommentar

    Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

پیوندها