• این شعر نیمکاره از سال ۲۰۰۷ بود که دیشب تکمیل گردید.

    غزل

    چــون تـــیر از میــانۀ  قلبـــم عبـــــور کن

     طــرح غــروب زنــدگی ام  را  مـــرور کن

    راهی که مـیــروی خطــر انتحـــار نیست

    دلهــــره هــای واهی خــود را تو  دور کن

    از  انفــــجار بُغــــض تو  مهــتاب در گرفت

    شب را مــیان بستر یک صــبح  گـــور کن 

    فـــردا  نمیــشود به صلیـــبم  کشی  برو

    آشــوب در تمـــامی  شهــرم  ضـــرور کن

    تا کی به فکر تخت سلیمان نشسته  ای

    یک لحظه هــمتی چو دل تنــگ مــور  کن

    ***

    دنیـــا بکام  عـــاشق   نادان  نمیـــــشود

    ترک فـــریب و نخوت و کبـــر و غــرور  کن

    جهانمهر هروی

    20 دسمبر 2007

     

    Posted by admin @ 6:35 pm

  • No Responses

    • استاد گرانمایه سلام!
      غزل زیبا و دلنشینی بود که زبان از توصیف ان الکن و بیان از توصیف ان عاجز است ، تصاویر و ترکیبات همه و همه بیانگر استعداد توانای شما و موضوع و پیام ان سرشار از احساسات و عواطف انسان دوستی و ملت نوازی بود که من در مقابل این احساس پاک تان سر تعظیم فرود آورده ، دستان گهربار و هنرآفرین ات را می بوسم. و از خداوند متعال برای تان توفیقات بیشتر و بیشتر تر طلب میکنم. شادکام و جاودان باشی استاد مهربانم!!!

    • سلام حضور استاد عزیز و گرانمایه!

      با شوق و اشتیاق تمام در پای این غزل زیبا برای خوانش زانو زدم. و در جذر و مد معانی آن ته و بالا دویده و در امواج پر تلاطم آهنگ آن شناور گشتم .
      چنین است وقتا که فرزندی از دیار نازنین حواجه ی انصار دست بر قلم میبرد و بر توسن تخیل و اندیشه ی ایجاد گرش مینشیند و بر کفل تفکر تازانه تغزل میکوبد و در گرماگرم انجمن شعر و ادب بمثابه ی شمع درخشان جلوه گری میکند. احسنت و مرحبا!

      زیبا و بازهم زیبا و دلنشین سروده اید و دُر معانی سفته اید.
      بردلم چنگ انداحت و بار بار خواندمش.
      من هم با نوشته ی ناچیز به استقبال حضور تان نشسته ام.

      شاد و سرفراز باشید

    • سلام هروی صاحب
      چی حال دارین؟

      راهی که مـیــروی خطــر انتحـــار نیست
      دلهــــره هــای واهی خــود را تو دور کن

      آبی و پر از غزل باشید

    • استاد عزیزم سلام!
      با سپاس از حضور پرمهرتان در وبگاه „حدیث عشق“ و به امید صحتمندی وسلامتی وجود نازنین ات، با غزل تازه ای به روزم و انتظار آن یار مهربان را به سر می برم!!! موفق و کامگار باشی مهربانم!!!

    • استاد گرامی سلام: غزل زیبای تان که واقعاً زیبا است و بدلم نشست و خوشحالم که باز میسرایید . با ارادت آرزو

    • سلام به دوست خوبم
      شعر خوبی بود …..
      بر روی ما نگاه خدا خنده می زند
      هرچند ره به ساحل لطفش نبرده ایم
      زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش
      پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم
      با بهترین اروزها …جاویدان باشی

    • از انفــــجار بُغــــض تو مهــتاب در گرفت

      شب را مــیان بستر یک صــبح گـــور کن

      درود بر نازک خیالی هایتان!
      سلام و درود به فرهیخته ارجمند جناب آقای هروی! امیدوارم سلامت و موفق باشید! از نظر لطف تان ممنون! بله من هم سال ها پیش با شعر های آقای سعادت ملوک تابش خلوت و انسی داشته و لذت می بردم! اما امروزه آن حضرت به گوشه رهبانیت پژوهش روی آورده و سیر سلوک دیگری دارد که هر چه می کند غنیمت است و خدای نگدار فرهتگانی چون شما و او باشد!

    Schreibe einen Kommentar

    Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

پیوندها